.

Song Lyrics

ترانه - احمد شاملو

بر این کناره تا کرانه آمو دریا
آبی می گذشت که دگر نیست
رودی که به روزگاران دراز
سرید و از یاد شد
رودی که فرو خشکید و بر باد شد
بر این امواج تا رود باران سند
زورقی می گذشت که دگر نیست
زورقی که روزی چند در خاطری نقش بست
و آنگه به خرسندی برآمد و در هم شکست
بر این زورق از بندری به شهر بندری
زورق بانی پارو می کشید که دگر نیست
پاروکشی که هر سفر شوریده دختری ش دیده به راه داشت
که امیدی مبهم نهال آرزویی به دل می کاشت
Report lyrics
Lyra & Hymn (2011)
Song The nights when burning Ghazal I`m eyes on the road for you The Fish A Mountain of injustice The tryst time is at hand Me and You, the Tree and the Rain Semiromi The onset call One skin, one bone