.

Fairies Lyrics

پریا
یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود
لخت و عور تنگ غروب سه تا پری نشسته بود
گیسشون قد کمون رنگ شبق
از کمون بلن ‌ترک
از شبق مشکی ‌ترک
زار و زار گریه می‌کردن پریا
مث ابرای باهار گریه می ‌کردن پریا
از افق جیرینگ جیرینگ صدای زنجیر می ‌اومد
از عقب از توی برج ناله ی شبگیر می ‌اومد

پریا هیچی نگفتن
زار و زار گریه می ‌کردن پریا
مث ابرای باهار گریه می ‌کردن پریا

پریای نازنین چه‌ تو نه زار می‌ زنین؟
توی این صحرای دور
توی این تنگ غروب
نمی ‌گین برف میاد
نمی‌ گین بارون میاد
نمی‌ ترسین پریا
نمیاین به شهر ما
شهر ما صداش میاد
صدای زنجیراش میاد
امشب تو شهر چراغونه
خونه ی دیبا داغونه
مردم ده مهمون‌ مان
با دامب و دومب به شهر میان
داریه و دمبک می ‌زنن
می ‌رقصن و می‌ رقصونن
غنچه ی خندون می ‌ریزن
نقل بیابون می ‌ریزن
های می ‌کشن
هوی می ‌کشن
شهر جای ما شد
عید مردماس
دیب گله‌ داره
دنیا مال ماس
دیب گله داره
سفیدی پادشاس
دیب گله داره
سیاهی رو سیاس
دیب گله داره
عید مردماس
دیب گله‌ داره
دنیا مال ماس
دیب گله داره
سفیدی پادشاس
دیب گله داره
سیاهی رو سیاس
دیب گله داره

عید مردماس
دیب گله‌ داره
دنیا مال ماس
دیب گله داره
سفیدی پادشاس
دیب گله داره
سیاهی رو سیاس
دیب گله داره
پریا هیچی نگفتن
زار و زار گریه می‌کردن پریا
مث ابرای باهار گریه می‌کردن پریا

خب پریای قصه
مرغای پر شیکسته
آبتون نبود
دونتون نبود
چایی و قلیونتون نبود
کی بتون گفت که بیاین دنیای ما
دنیای واویلای ما

دنیای ما قصه نبود
پیغوم سربسه نبود
دنیای ما خار داره
بیابونش مار داره
هر کی با هاش کار داره
دلش خبر دار داره
دنیای ما
هی،هی،هی
عقب آتیش
لی،لی،لی
تو قلب شب که بدگله
آتیش ‌بازی چه خوشگله
آتیش
آتیش
چه خوبه
حالام تنگ غروبه
چیزی به شب نمونده
به سوز تب نمونده
به جستن و واجستن
تو حوض نقره جستن
Report lyrics