من توي تيمارستانم
هفتاد ميليون هم تختمن
از قلب و کليه و جگر
از روح در به دري که بايد بگم
از بوي اتاقاي نمورش
از نعشگي مريضاي صبورش
از ممه خله که پشت تريبونه
همش هنوز فک ميکنه تو سال چهله؛ ازش
هنوز شعر در ميشه، شعر حماسي
هنوز بوي قرمه سبزي ميده کلش
از اسي ساواک که نقش منفي ماست و
نميشه ازش بشنوي حرف راست و
از مامان فاطي که مسئول شهر نو بود
حالا مومن شده عروسک مي سوزونه
از من که از عشق تو بيمارم
از من که از سلامتيم بيزارم
از من که از عشق تو بيمارم
از من که از سلامتيم بيزارم
دکتر
چي بدم خدمتتون
دکتر
ديازپام يا استامينفون
دکتر
دهنو وا کن جون
دکتر
ايشون رو دمر بخوابون
دکتر
چي بدم خدمتتون
دکتر
ديازپام يا استامينفون
دکتر
دهنو وا کن جون
دکتر
ايشون رو دمر بخوابون
حاج منصور مست ميکنه و روضه ميخونه از کربلا
شيرين دو بوار قر ميده همه دست ميزنن ميگن شلوارو در بيار
يکي زور ميزنه همه رو ساکت کنه
جلو دستشويي صف شده نوبت منه
يکي داره يواشکي ميرينه به دنيا
يکي ميگه آزادي رسالت بيا
يکي پيشونيش کبوده از سجده
گاهي ور ميره با خودش از عشق مژده
منم از دست تو دکتر اسيرم
اگه دکتري ببين دارم ميميرم
منم از دست تو دکتر اسيرم
اگه دکتري ببين دارم ميميرم
نکنه تو هم از اين جماعت بيماري
تو خودت دردي شايد دکتراتم سرکاري
نکنه تو هم از اين جماعت بيماري
تو خودت دردي شايد دکتراتم سرکاري
منه خره بگو که از اول تاريخ همين طور به تو چشم دوختم
تو اگه دکتري خودتو شفا ميدي نه منيو که عمری به پات سوختم
دکتر
چي بدم خدمتتون
دکتر
ديازپام يا استامينفون
دکتر
دهنو وا کن جون
دکتر
ايشون رو دمر بخوابون
دکتر
چي بدم خدمتتون
دکتر
ديازپام يا استامينفون
دکتر
دهنو وا کن جون
دکتر
ايشون رو دمر بخوابون
دکتر
دکتر
دکتر
هفتاد ميليون هم تختمن
از قلب و کليه و جگر
از روح در به دري که بايد بگم
از بوي اتاقاي نمورش
از نعشگي مريضاي صبورش
از ممه خله که پشت تريبونه
همش هنوز فک ميکنه تو سال چهله؛ ازش
هنوز شعر در ميشه، شعر حماسي
هنوز بوي قرمه سبزي ميده کلش
از اسي ساواک که نقش منفي ماست و
نميشه ازش بشنوي حرف راست و
از مامان فاطي که مسئول شهر نو بود
حالا مومن شده عروسک مي سوزونه
از من که از عشق تو بيمارم
از من که از سلامتيم بيزارم
از من که از عشق تو بيمارم
از من که از سلامتيم بيزارم
دکتر
چي بدم خدمتتون
دکتر
ديازپام يا استامينفون
دکتر
دهنو وا کن جون
دکتر
ايشون رو دمر بخوابون
دکتر
چي بدم خدمتتون
دکتر
ديازپام يا استامينفون
دکتر
دهنو وا کن جون
دکتر
ايشون رو دمر بخوابون
حاج منصور مست ميکنه و روضه ميخونه از کربلا
شيرين دو بوار قر ميده همه دست ميزنن ميگن شلوارو در بيار
يکي زور ميزنه همه رو ساکت کنه
جلو دستشويي صف شده نوبت منه
يکي داره يواشکي ميرينه به دنيا
يکي ميگه آزادي رسالت بيا
يکي پيشونيش کبوده از سجده
گاهي ور ميره با خودش از عشق مژده
منم از دست تو دکتر اسيرم
اگه دکتري ببين دارم ميميرم
منم از دست تو دکتر اسيرم
اگه دکتري ببين دارم ميميرم
نکنه تو هم از اين جماعت بيماري
تو خودت دردي شايد دکتراتم سرکاري
نکنه تو هم از اين جماعت بيماري
تو خودت دردي شايد دکتراتم سرکاري
منه خره بگو که از اول تاريخ همين طور به تو چشم دوختم
تو اگه دکتري خودتو شفا ميدي نه منيو که عمری به پات سوختم
دکتر
چي بدم خدمتتون
دکتر
ديازپام يا استامينفون
دکتر
دهنو وا کن جون
دکتر
ايشون رو دمر بخوابون
دکتر
چي بدم خدمتتون
دکتر
ديازپام يا استامينفون
دکتر
دهنو وا کن جون
دکتر
ايشون رو دمر بخوابون
دکتر
دکتر
دکتر