داری بیهمسفر میری، مسیر اشتباهات و
غبار بیکسی پوشوند، تموم ردِ پاهات و
بیا برگردیم اون روزام و که، همدیگرو داریم
کی گفته آخر خطیم، کی گفته آخر کاریم
تو دستات و تکون میدی، همین جا آخر راه
داریم از هم جدا میشیم، داریم میریم تو بی راهه
میترسیدم از امروزی، که تو قلب کسی جا شی
دارم فردات و میبینم، محاله با کسی باشی
داری از اول جاده، دوراهی رو نشون میدی
از این لحظه جدا میشیم، تو دستات و تکون میدی
حالا من موندم و سایه ام که از تنهایی بق کرده
من و این نقطهی پایان که دنیام و قرق کرده
غبار بیکسی پوشوند، تموم ردِ پاهات و
بیا برگردیم اون روزام و که، همدیگرو داریم
کی گفته آخر خطیم، کی گفته آخر کاریم
تو دستات و تکون میدی، همین جا آخر راه
داریم از هم جدا میشیم، داریم میریم تو بی راهه
میترسیدم از امروزی، که تو قلب کسی جا شی
دارم فردات و میبینم، محاله با کسی باشی
داری از اول جاده، دوراهی رو نشون میدی
از این لحظه جدا میشیم، تو دستات و تکون میدی
حالا من موندم و سایه ام که از تنهایی بق کرده
من و این نقطهی پایان که دنیام و قرق کرده