آسمون ابریه اما دیگه بارون نمیاد
صدای گریه ی بارون توی ناودون نمیاد
اون که من دوسش دارم از خونه بیرون نمیاد
واسه ی این دل تنها دیگه مهمون نمیاد
نمیاد نمیاد نمیاد تا بدونه
جای خالیش تو خونه
واسه من یه زندونه
دیگه اون دوست نداره
واسه من گل بیاره
روی موهام بذاره
یادمه روزی که آشنا شدیم
روزی که مثل دو غنچه وا شدیم
وقتی اون با بوسه لب هامو می بست
نم بارون رو لبامون می نشست
نمیاد نمیاد نمیاد تا بدونه
جای خالیش تو خونه
واسه من یه زندونه
دیگه اون دوست نداره
واسه من گل بیاره
روی موهام بذاره
صدای گریه ی بارون توی ناودون نمیاد
اون که من دوسش دارم از خونه بیرون نمیاد
واسه ی این دل تنها دیگه مهمون نمیاد
نمیاد نمیاد نمیاد تا بدونه
جای خالیش تو خونه
واسه من یه زندونه
دیگه اون دوست نداره
واسه من گل بیاره
روی موهام بذاره
یادمه روزی که آشنا شدیم
روزی که مثل دو غنچه وا شدیم
وقتی اون با بوسه لب هامو می بست
نم بارون رو لبامون می نشست
نمیاد نمیاد نمیاد تا بدونه
جای خالیش تو خونه
واسه من یه زندونه
دیگه اون دوست نداره
واسه من گل بیاره
روی موهام بذاره