نگاه کن من چی بی پروا
به مرز قصه های کهنه می تازم
نگاه کن با چه سر سختی تو اون سرما
برای عشق يه فصل تازه می سازم
يه فصل پاک يه فصل امن بی وحشت
برای تو که يک گلبرگ زود رنجی
يه فصل گرم و راحت زير پوست نرم
برای تو که با ارزش ترين گنجی
نگاه کن من به عشق تو چه ليلاوار
پر يخ بسته پروازو می بوسم
بيا گرم کن مرا با سرخی رگهات
من اون رگهای پر اوازو می بوسم
تو را می بوسم ای پاکيزه ی رويا
تو رو پاکيزه مثل مخمل قران
طلوع کن من حرارت از تو می گيرم
ظهور کن من شهامت از تو می گيرم
بيا هيچ کس مثل منو تو عاشق نيست
مثل ما عاشق و همسايه و همدرد
بيا از شيشه ی سخت و بلند عشق
مثل ارابه ی نور رد شيم با هم
نگاه کن من چه شبنم وار
به استقبال دست های خزون می رم
هواسم نيست از اين سرمای ويرانگر
برای تو من عاشقانه می ميرم...
به مرز قصه های کهنه می تازم
نگاه کن با چه سر سختی تو اون سرما
برای عشق يه فصل تازه می سازم
يه فصل پاک يه فصل امن بی وحشت
برای تو که يک گلبرگ زود رنجی
يه فصل گرم و راحت زير پوست نرم
برای تو که با ارزش ترين گنجی
نگاه کن من به عشق تو چه ليلاوار
پر يخ بسته پروازو می بوسم
بيا گرم کن مرا با سرخی رگهات
من اون رگهای پر اوازو می بوسم
تو را می بوسم ای پاکيزه ی رويا
تو رو پاکيزه مثل مخمل قران
طلوع کن من حرارت از تو می گيرم
ظهور کن من شهامت از تو می گيرم
بيا هيچ کس مثل منو تو عاشق نيست
مثل ما عاشق و همسايه و همدرد
بيا از شيشه ی سخت و بلند عشق
مثل ارابه ی نور رد شيم با هم
نگاه کن من چه شبنم وار
به استقبال دست های خزون می رم
هواسم نيست از اين سرمای ويرانگر
برای تو من عاشقانه می ميرم...