لب تیغ
ازاین رویای طولانی، ازاین کابوس بیزاریم
ازاین حسی که میدونی و میدونم به هم داریم
ازاینکه هر دو میدونیم نباید فکر هم باشیم
ازاینکه تا کجا میریم اگه یک لحظه تنها شیم
نه میتونم از این احساس رهاشم، تا تو تنها شی
نه اون اندازه دل دارم ببینم با کسی باشی
نمیتونم...
دارم میسوزم از وهم تبی که هر دو میگیریم
ازاینکه هردومون باهم لب یک تیغ راه میریم
لب یک تیغ راه میریم
آه...
برای زندگی با تو ببین من تا کجا میرم
واسه یک روز این رویا دارم هر روز میمیرم
نه میتونم از این احساس رها شم تا تو تنها شی
نه اون اندازه دل دارم ببینم با کسی باشی
نمیتونم...
دارم میسوزم از وهم تبی که هر دو میگیریم
ازاینکه هردومون باهم لب یک تیغ راه میریم
لب یک تیغ راه میریم
آه...
ازاین رویای طولانی، ازاین کابوس بیزاریم
ازاین حسی که میدونی و میدونم به هم داریم
ازاینکه هر دو میدونیم نباید فکر هم باشیم
ازاینکه تا کجا میریم اگه یک لحظه تنها شیم
نه میتونم از این احساس رهاشم، تا تو تنها شی
نه اون اندازه دل دارم ببینم با کسی باشی
نمیتونم...
دارم میسوزم از وهم تبی که هر دو میگیریم
ازاینکه هردومون باهم لب یک تیغ راه میریم
لب یک تیغ راه میریم
آه...
برای زندگی با تو ببین من تا کجا میرم
واسه یک روز این رویا دارم هر روز میمیرم
نه میتونم از این احساس رها شم تا تو تنها شی
نه اون اندازه دل دارم ببینم با کسی باشی
نمیتونم...
دارم میسوزم از وهم تبی که هر دو میگیریم
ازاینکه هردومون باهم لب یک تیغ راه میریم
لب یک تیغ راه میریم
آه...