تو را نگاه مي کنم
که خفته اي کنار من
پس از تمام اضطراب
عذاب و انتظار من
تو را نگاه مي کنم
که ديدني ترين توي
و از تو حرف مي زنم
که گفتني ترين تويي
من از تو حرف مي زنم
شب عاشقانه مي شود
تو را ادامه مي دهم
همين ترانه مي شود
کاش به شهر خوب تو
مرا هميشه راه بود
راه به تو رسيدنم
همين پل نگاه بود
مرا ببر به خواب خود
که خسته ام از همه کس
که خواب و بيداري من
هر دو شکنجه بود و بس
که خفته اي کنار من
پس از تمام اضطراب
عذاب و انتظار من
تو را نگاه مي کنم
که ديدني ترين توي
و از تو حرف مي زنم
که گفتني ترين تويي
من از تو حرف مي زنم
شب عاشقانه مي شود
تو را ادامه مي دهم
همين ترانه مي شود
کاش به شهر خوب تو
مرا هميشه راه بود
راه به تو رسيدنم
همين پل نگاه بود
مرا ببر به خواب خود
که خسته ام از همه کس
که خواب و بيداري من
هر دو شکنجه بود و بس