تو از غمنومه سر ریزی من از خونِ قناری ها
به مسلخ میکشن پاتو به جرم سر به داری ها
به جرم سر به داری ها
به آواز ِ قناری های مسلخ دیده مومن باش
زمین از غیر ممکن ها پُره اما تو ممکن باش
اما تو ممکن باش
منو تو. آبروی مونده ی باغیمو بار آور
منو تو. باغ ِ آفت دیده ایم اما بهار آور
چنان از. نا امیدی های هم امید می سازیم
که از یک. شمع باور مُرده صد خورشید می سازیم
اگرچه خسته ای از حمل ِ این بغض های طولانی
حریم امن ِ موندن باش ای یار ِ دبستانی
اگرچه بغض ِ ابرای سِمِج سختو نفس گیره
بیا اشکاتو نذر ِ شونه ی من کن، نگو دیره
نگو دیره
منو تو. آبروی مونده ی باغیمو بار آور
منو تو. باغ ِ آفت دیده ایم اما بهار آور
چنان از. نا امیدی های هم امید می سازیم
که از یک. شمع باور مُرده صد خورشید می سازیم
به مسلخ میکشن پاتو به جرم سر به داری ها
به جرم سر به داری ها
به آواز ِ قناری های مسلخ دیده مومن باش
زمین از غیر ممکن ها پُره اما تو ممکن باش
اما تو ممکن باش
منو تو. آبروی مونده ی باغیمو بار آور
منو تو. باغ ِ آفت دیده ایم اما بهار آور
چنان از. نا امیدی های هم امید می سازیم
که از یک. شمع باور مُرده صد خورشید می سازیم
اگرچه خسته ای از حمل ِ این بغض های طولانی
حریم امن ِ موندن باش ای یار ِ دبستانی
اگرچه بغض ِ ابرای سِمِج سختو نفس گیره
بیا اشکاتو نذر ِ شونه ی من کن، نگو دیره
نگو دیره
منو تو. آبروی مونده ی باغیمو بار آور
منو تو. باغ ِ آفت دیده ایم اما بهار آور
چنان از. نا امیدی های هم امید می سازیم
که از یک. شمع باور مُرده صد خورشید می سازیم