.

Utopia Lyrics

پس از اون عاشقی از تو نمی شه دیگه غافل شد
با اون دیوونه گی ها که نمی شه دیگه عاقل شد
پس از اون با تو بودن ها عذاب بی تو تنهایی
نمی خوام بی تو امروز و نمی خوام بی تو فردایی
تن و جونم همه پر بود ز شوق دیدن رویت
ستاره ها همه کم بود بریزم بر سر و رویت
تن و جونم همه پر بود ز شوق دیدن رویت
ستاره ها همه کم بود بریزم بر سر و رویت

یه روزی مست اون چشمات ز خود من بی خبر بودم
چه بی پروا ز جام عشق هزاران جرعه نوشیدم
میون بستر رویا فقط خواب تو رو دیدم
تو رو از نم نم بارون تو رو از قصه پرسیدم
تن و جونم همه پر بود ز شوق دیدن رویت
ستاره ها همه کم بود بریزم بر سر و رویت
تن و جونم همه پر بود ز شوق دیدن رویت
ستاره ها همه کم بود بریزم بر سر و رویت

نگو که جای خالیت و تحمل می شه کرد آسون
کدوم سبزی به جا مونده بدون آب و بی بارون
نگو که جای خالیت و تحمل می شه کرد آسون
کدوم سبزی به جا مونده بدون آب و بی بارون
تن و جونم همه پر بود ز شوق دیدن رویت
ستاره ها همه کم بود بریزم بر سر و رویت
تن و جونم همه پر بود ز شوق دیدن رویت
ستاره ها همه کم بود بریزم بر سر و رویت
Report lyrics