.

Darigh Lyrics

به دادم برس ای اشک دلم خیلی گرفته
نگو از دوری کی نپرس از چی گرفته

منو دریغ یک خوب به ویرونی کشونده
عزیزمه تا وقتی نفس تو سینه مونده
تو این تنهایی تلخ منو یک عالمه یاد
نشسته روبرویم کسی که رفته برباد

کسی که عاشقانه به عشقش پشت پا زد
برای بودن من به خود رنگ فنا زد
چه دردیه خدایا نخواستن اما رفتن
برای اون که سایه ست همیشه رو سر من

کسی که وقت رفتن دوباره عاشقم کرد
منو آباد کرد و خودش ویرون شد از درد

به دادم برس ای اشک دلم خیلی گرفته
نگو از دوری کی نپرس از چی گرفته

به آتش تن زد و رفت تا من اینجا نسوزم
با رفتنش نرفته تو خونمه هنوزم
هنوز سالار خونه ست پناه منه دستاش
سرم رو شونه هاشه رو گونمه نفسهاش

به دادم برس ای اشک دلم خیلی گرفته
نگو از دوری کی نپرس از چی گرفته
Report lyrics