گویند صلاح مملکت خویش خسروان دانند که در بام دنیایند
مردن به روی چمن
آسمانی آفتابی
چراگاه رهایی
بر خط تاریک سرنوشت مردی به رنگ سرخ نوشت : باید زنده بمانیم
در این دنیای زیبای زیبای زیبای زیبا
امروز که گذشت ، بگذرد فردا
سخن در دهان و لب خموش
پیشانی ام دشت جوش
سجاده ام بر دوش
در های بهشت بسته اند
سگ های دوزخ گرسنه اند
هستند دیوانه و مدهوش
گر گدا و گر فرزین ،زین به پشت یا پشت به زین
آقا ، در صفای نیت کوش
در این دنیای زیبای زیبای زیبای زیبا
امروز که گذشت ، بگذرد فردا
گویند صلاح خسروان خویش ، مملکت داند که در فراز دربارند !
در این دنیای زیبای زیبای زیبای زیبا
امروز که گذشت جانا ، بگذرد فردا
مردن به روی چمن
آسمانی آفتابی
چراگاه رهایی
بر خط تاریک سرنوشت مردی به رنگ سرخ نوشت : باید زنده بمانیم
در این دنیای زیبای زیبای زیبای زیبا
امروز که گذشت ، بگذرد فردا
سخن در دهان و لب خموش
پیشانی ام دشت جوش
سجاده ام بر دوش
در های بهشت بسته اند
سگ های دوزخ گرسنه اند
هستند دیوانه و مدهوش
گر گدا و گر فرزین ،زین به پشت یا پشت به زین
آقا ، در صفای نیت کوش
در این دنیای زیبای زیبای زیبای زیبا
امروز که گذشت ، بگذرد فردا
گویند صلاح خسروان خویش ، مملکت داند که در فراز دربارند !
در این دنیای زیبای زیبای زیبای زیبا
امروز که گذشت جانا ، بگذرد فردا